گنجینه های ارزشمند شهدای کازرون 1

نوشته های ماندگار 1

شهدای کازرون، گزیده ای از دل نوشته ها و وصیتنامه های شهیدان گرانقدر جنگ تحمیلی درشهرستان کازرون را گردآوری و ارایه کرده است، وصیت نامه هایی که سرمشق عشق به پروردگار و هدایت گر انسان به سعادت حقیقی محسوب می شوند و یادگار ارزشمند انسان هایی والا مقام که تا ابد یاد و نامشان در تاریخ غنی این مرزو بوم جاودان و ماندگار خواهد ماند.

** احمد رضوانی فرد:

آیا وقت آن نرسیده كه وجود سراپا گناه خود را با آب توبه بشوئی و دیگر فریب شیطان را نخوری؟ آیا بس نیست غافل بودن، و سر را در لاك فرو بردن لحظه‌ای اطراف خود را بنگر، درهای سقوط، اضطراب و نگرانیها را، تماشا كن! آیا وقت نیست كه خود را از منجلاب فساد و تباهی بیرون بیاوری؟ و خود را به ساحل نجات و نور برسانی. آیا وقت آن نرسیده كه دیو شهوت را در نطفه خفه كنی؟ آیا وقت آن نرسیده كه با آب توبه قلب سیاه خود را بشوئی؟ آیا وقت آن نرسیده كه قلب خود را با یاد خدا خاشع كنی؟ ای نفرین بر تو كه زحمات سالانه خود را به باد دادی ای لباسها، ای شهرتها، ای منصب‌ها، ای نفس! مرا به حال خود بگذار مرا رها كن، چرا دست از سر من برنمی‌داری؟ آخر من با تو چه دشمنی كردم، چرا مرا رها نمی‌كنی؟

نفس اژدهاست او كی مرده است

از غم بی‌آلتی افسرده است

ای نفس! دیگر نمی‌خواهم تو را خوشحال ببینم. دیگر نمی‌خواهم تو را خندان ببینم، از این به بعد خنده تو بس برایم تلخ است از این به بعد زندگی با تو برایم تلخ است تو بی‌رحمی خود را بر من ثابت كردی. تو ثابت كردی كه یك ذره به من رحم نخواهی كرد. من دیگر به تو مطمئن نیستم. تو به من خیانت كرده‌ای، حتی از راه تقوا بر من وارد شده‌ای الان كه دستت از من كوتاه شده به تازگی بر می‌خواهی از در تقوا بر من وارد شوی برایم صیدی دیگر مهیا كردی، ای بیچاره! من تو را طلاق دادم. تو دیگر بر من حرام هستی تو را تنبیه خواهم كرد، اگر هیچ چیز دستم نیاید آیا تنهائی دستم نمی‌آید؟ آیا تو را از تمام لذت‌ها محروم كردن دستم نمی‌آید؟ تو را زندانی خواهم كرد. اگر همه از من بریده شوند من دیگر زیر بار ننگ تو نخواهم رفت از خدا كمك می‌خواهم همواره او را فریاد می‌زنم.

گنجینه های ارزشمند شهدای کازرون 2

«ان النفس لاماره بالسوء الا مارحم ربی»

اما بتازگی بندهای محكمتری برایم ریسیده‌ای، گناهان را برایم پیش می‌آوری، زیركانه و ماهرانه بر من وارد می‌شوی، اما این بار به فضل خدا، از خدا مدد می‌خواهم و حلیه جدیدت را سر خواهم كرد. لذت رفتن در بعضی جماعات را از تو خواهم گرفت در تنهائی‌ها از تو كار خواهم كشید، كه دیگر احدی از افراد تو را تمجید نكند، بی‌شك كه تو مرا بحال خودم واخواهی گذاشت همواره درصدد انحراف من هستی. ای نفس! برای آخرین بار، باز به تو هشدار می‌دهم، دست از سر من بردار كه برایت گران تمام می‌شود.

** احد طاهری پور:

ازشما می خواهم که در جشن شهادتم گریه نکنید تا شاید این بار بتوانم چهره شرمنده خود را با خون سرخم بپوشانم و شما اگر تقوا پیشه کنید خداوند از جاهایی برای شما روزی می فرستد که حساب آن را نمی کردید. خدایا حیات مرا سعادتمند و مرگم را شهادت قرارده.

** علی اکبر پیرویان:

صراط مستقیم راه امام است و راه دیگران انحرافی و نادرست است. مادر راه این انقلاب باید از جان و مال خود بگذریم و از هیچ گونه نارسایی نگران نباشیم . ای مردم بیشتر آگاه باشید و درحفظ و حراست این انقلاب بکوشید چون این انقلاب با خون هزاران شهید گلگون کفن بدست آمده  و نباید آن را از دست بدهیم.

** سید محمدجواد دیده ور:

ما از سوی او آمده ایم و بسوی او بر می گردیم، پس عالیتر آن است که در خط هابیلیان بسوی او برگردیم، باز هم از خدا مسئلت میجویم که در راه او بخوبی بجنگم و کشته شوم و بتوانم در حین جان دادن جمله فزتُ و ربِّ الکعبه را به زبان جاری کنم که شهادت بزرگترین آرزوی من است و امیدوارم به این درجه نائل گردم.

** حاج کاظم حسینعلی پور:

ازآنجا که هر موجودی عاقبت مزه مرگ را می چشد و این جهان مادی و گذرا را ترک می کند و پا به عالم باقی می گذارد من هم به عنوان فردی از افراد این عالم که راه پر معنای حقیقی خود را به خوبی شناخته و تنها برای دفاع از دین مبین اسلام و دور از خواسته های مادی و تنها برای آزادی راه کربلای ابا عبدالله وارد جهاد بر علیه ظلمتها شده ام.

** ابراهیم باقری زاده:

پروردگارا سالهاست که درآرزوی شهادت بسر می برم و تاب و تحمل ماندن را ندارم ای ملت عزیز مبادا از هدف مقدستان حتی یک قدم هم عقب بروید و یا مشکلات و کمبودها باعث سرد شدن شما شود، به قول امام بزرگوارمان کاربرای خدا دلسردی ندارد. این دنیای