هیچکدام از رزمندگان در دوران دفاعمقدس بهدنبال حفظ و جمعآوری مدارک بالینی و درمانی خود بهمنظور ارائه به کمیسیون احراز بنیاد نبودهاند. آنان هرگز به این فکر نمیکردهاند که روزی ناچار باشند برای اثبات مجروحیت خود بهدنبال مدارکی باشند که سالهای طولانی از عمر آن در مراکز درمانی و بیمارستانها گذشته است.
سرویس خبر ایثارگران شهدای کازرون، یوسف مجتهد – هیچکدام از مراکز درمانی، حسب روال طبیعی تعهدی در نگهداری این مدارک برای مدت طولانی نداشتهاند. نبود سیاست و برنامهریزی شفاف در سالهای گذشته و عدمهماهنگی بین سازمانهای متولی مزید برعلت بوده تا اغلب این اسناد از بین بروند. شیوه نگهداری و بایگانی سنتی در این مراکز نیز به از بین رفتن مدارک کمک کرده است.
بهدلیل نبود قانونی که برای دستگاههای متولی تکلیفآور باشد تاکنون نیز اقدام مؤثری برای باقیمانده مدارک انجام نشده است و چنانچه سازمانی به این امر اهتمام ورزیده یا مرکز درمانی در نگهداری آنها کوشا بوده بهدلیل اهتمام مدیریت آن بوده است. پس از گذشت سالها از پایان دفاعمقدس، مقنن متوجه این خلأ در نگهداری اسناد پزشکی مجروحان جنگ شد ولی طولانیشدن تصویب قانون جامع اغلب فرصتهای باقیمانده را نیز از بین برد.
با تصویب نهایی قانون جامع، در ماده19 این قانون، بنیاد موظف شده است حداکثر ظرف مدت 6ماه پس از تصویب قانون، بهمنظور حفظ اسناد و مدارک پزشکی و سابقه مجروحیت موجود در بیمارستانها و تمامی مراکز پزشکی، درمانی و ستادهای تخلیه مجروحان و جلوگیری از امحاء، مفقود یا معدوم شدن اسناد، با استفاده از خدمات ماشینی و امکانات رایانهای نسبت به تشکیل و تمرکز بانک اطلاعات و آمار مجروحان دوران دفاعمقدس اقدام کند. حال باید از مدعیان اجرای قانون جامع پرسید، چه اقدامی در این راستا انجام دادهاند؟ آیا برای این اندک باقیمانده اسناد فکری کردهاند؟ درحالیکه قانون این وظیفه را برعهده بنیاد گذاشته است ولی رزمندگان همچنان برای تهیه مدارک بالینی و درمانی خود سرگردانند.
تأمین هزینههای سنگین درمانی برای رزمندگان طاقتفرساست و بالارفتن سن آنان بر مشکلاتشان افزوده است و اجرای ماده19 قانون جامع کمک مؤثری به آنان است تا از سرگردانی در مراکز درمانی و شهرستانها رهایی پیدا کنند. تمرکز این مدارک در بانک اطلاعات به مدیریت بنیاد برای برنامهریزی کمیسیون احراز، کمیسیون پزشکی و در نهایت برای برنامهریزی بودجهای، میتواند کمک مؤثر و مفیدی باشد. برابر ماده20 قانون جامع، بنیاد موظف است با هماهنگی وزارتخانههای بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آموزش و پرورش، ورزش و جوانان و سازمان بهزیستی کشور بهمنظور خدمات مشاورهای و مددکاری، پیشگیری و درمان جهت ارتقای سطح سلامت و تأمین بهداشت روانی ایثارگران و خانواده ایشان «مراکز مشاورهای و مددکاری ایثارگران» را تاسیس کند.
مراکز مشاورهای و مددکاری از گذشته در بنیادهای جانبازان و شهید قبل از تجمیع نهادهای ایثارگری و پس از تجمیع وجود داشته و اکنون نیز وجود دارد، لکن آنچه در قانون تکلیف شده و وزارتخانهها و سازمانهای متعددی به همکاری با بنیاد موظف شدهاند به سرانجام نرسیده است. بهرهمندی از توانمندیها و امکانات این سازمانها و تعهدی که براساس قانون برای آنان ایجاد میشود میتواند مشارکت خوبی بهدنبال داشته باشد.
برابر تبصره ذیل ماده20 آییننامه اجرایی فصل بهداشت و درمان ظرف مدت 3ماه پس از تصویب این قانون توسط بنیاد و با همکاری وزارتخانههای تعاون، کار و رفاه اجتماعی، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و ستاد کل نیروهای مسلح تهیه و به تصویب هیأت وزیران خواهد رسید. قانون 3ماه به متولیان فرصت داده که آییننامه اجرایی این فصل را تهیه و به تصویب برسانند. قانونی که 91/10/2 به تصویب رسیده و مهلت سهماهه آن 92/1/2 به پایان میرسد، چرا پس از این مدت طولانی همچنان بدون آییننامه اجرایی است؟ مسئولیت این کوتاهی برعهده کیست؟ مدعیان اجرای قانون جامع چه پاسخی دارند؟