لَندرُوِر و اسب زورو

13931184 photoآن اوایل، حاجی بخشی یک جیپ (لَندرُوِر)  سبزرنگ داشت که عقب آن پر بود از بیسکویت، پفک، عطر و جانماز. هر موقع با آن ماشین که دو بلندگو رویش  سوار بود وارد اردو گاه لشکر می شد، کولاکی به پا می کرد. بچه ها می ریختند دورش، او هم به هر کس پفک، بیسکویت و چیزی می داد.

 

 

 

شهدای کازرون، بعد از عملیات والفجر 8 ، ظاهرا سپاه یک دستگاه جیپ تویوتا  لَندکُروزر به حاجی بخشی داده بود و او هم جیپ لندرور شخصی خودش را که دیگر داغان شده بود، گذاشت کنار.

تا صدای بلندگو آمد، بچه ها گفتند حاجی بخشی آمده. نزدیک که شد، با تعجب دیدیم جیپ سبزرنگ تبدیل شده به لندکروز نقره ای رنگ. وقتی مقابلمان ایستاد و سلام و علیک کرد، یکی از بچه ها خیلی جدی  به او گفت:

حاجی … پس بچه ها راست می گفتند حاجی بخشی (ذوالجناح) را فروخته و اسب (زورو) رو خریده …

واین حاجی بخشی بود که اخم هایش را در هم فرو برد و فریاد زد: دِبرو پدر صلواتی …

 

از کتاب تبسم های جبهه ( نوشته حمید داود آبادی)

دیدگاهتان را بنویسید