جای خالی شهید با سهمیه وامتیاز پر نمی شود

13931347 photoshohadayekazeroonچرا که ایثارگران عزیز را فقط در داشتن امتیازها و سهمیه ها و امکانات رفاهی میبینیم.

 

 

 

 

 شهدای کازرون، در این روز ها که برخی ها امتیاز دادن به فرزندان شاهد وایثارگران را نا عادلانه می نامند ابراهیم حق پرست فرزند شهید عباس حق پرست در یاد داشتی نوشت:
من که از آتش دل چون خم می در جوشم
مهر بر لب زده خون دل میخورم و خاموشم
امروزه گوشه و کنار شهر فراشبند را که بنگریم در هر منزل و کوچه ای که نظر کنیم خانواده ای که شهید، جانباز، آزاده یا رزمنده دارند را میتوان یافت و بسیارند خانواده هایی که اگر خودشان شهید، جانباز، و ایثار گر ندارند به هر نحوی با این چنین افرادی فامیل و وابسته هستند،پس هرکدام با این افراد به نوعی آشنایی ازجانباز یاشهید دارند،اما هرجور که بررسی میکنیم میبینیم که همانطورکه با آنها آشنا هستیم متاسفانه کاملاً با آنها بیگانه هم هستیم.
“چرا که ایثارگران عزیز را فقط در داشتن امتیازها و سهمیه ها و امکانات رفاهی میبینم.”
اما براستی چرا چنین است؟ چرا باید اینقدر از انصاف بدور باشیم و چنین قضاوت سخیفانه ای داشته باشیم ؟
مگر نه اینکه این عزیزان از همه چیز خود و از جان شیرین خود گذشتند و تمام دارایی های خود را بر کف نهاده و از این خاک عزیز دفاع کردند؟!
مگر نه اینکه ،جلوی توپ و تانک و گلوله ایستادن و سینه سپر کردن رشادت و از خود گذشتگی میخواهد؟ که اینان داشتند!
مگر نه اینکه هرکدام از این عزیزان
خانواده ای داشته اند، فرزندی همسری پدری و مادری که هر روز وساعتی که آنها در نبرد با باطل به ندای هل من ناصر خمینی کبیر بت شکن زمان لبیک میگفتند دلواپس و چشم انتظار آنها بوده‌اند؟! و خیلی از آنها هنوز هم منتظرند هرچند که عزیزشان را به دست خاک سپرده‌اند؟
آری چگونه میتوان جای خالی و فراق یک پدر را با سهمیه پر کرد؟
چگونه می‌توان نبود پا و دست و اعضای بدن را با امتیازات و تسهیلات آرامش داد و جبران کرد؟!
چگونه می‌توان عمق نگاه پر از حسرت فرزند یک جانباز قطع عضو را به عضو ناقص پدرش با امکانات رفاهی جواب گفت!؟
همه این نکات در حالیست که اکثر این عزیزان حتی شکوه ای هم بر لب نمی آورند چرا که آنها با خداوند معامله کردند و چه خوب هم معامله کردند و بهشت را ندیده خریدند و هیچکدام از سهمیه و تسهیلات و امتیازات که کوچکترین حق آنهاست خبر هم نداشتند و حتی از بی مهری ها خون دل هم میخورند.

از چگونه ها و چرا ها گفتن حدیث زیاد میتوان نوشت اما بیاییم کمی منصفانه تر این عزیزان را بنگریم و آنها را بیشتر درک کنیم ،چراکه هر روز صدای خس خس سینه هایشان را که از تحلیل رفتن ریه ها و اعضای این عزیزان که روزی در کمال سلامت صاحب آن بودند،اما امروز بخاطر از خود گذشتگی هایشان آنها را ندارند بیشتر و بیشتر میشنویم و هر روز به یک بهانه ، یکی به دلیل جراحی یکی به دلیل سرطان و بهانه های دیگر به فراق و از دست دادنشان نزدیکتر می شویم و شاهد پژمرده شدنشان هستیم.

چرا که این عزیزان ،جانبازان و رزمندگان ،ماندنی در این زمین آلوده به بغض و کینه ها نیستند، آنها آسمانیند و از جنس پرواز .

پس بیاییم خالی از آن نگاه کوته بینانه همدرد و همدلشان باشیم و هر از چند گاهی یادی از آنها کنیم تا گرد فراموشی نگیرند.

تاشهدا

 

دیدگاهتان را بنویسید