برخی بوی حسین(ع) گرفتند و عده ای جا ماندند

103محرم جاری ست. جاری ترین نهر همیشه تاریخ؛ جدال حق و باطل و آنهایی که هرگز در مقابل ناحق سرفرود نمی آورند. اما هر کس از این نهر به اندازه ظرف وجودی خود بهره خواهد برد.

 

 

شهدای کازرون، محرم آغاز شد. برخی را شور گرفت، بی خبر از شعور، برخی در اوج شعور در صحنه شور نبودند؛ برخی اصلاً نبودند. برخی ظاهرشان بود اما باطنشان خفته، برخی باطناً بودند اما قدرت ظاهر شدن نداشتند. برخی نشستند و فلسفه بافتند که باید اینچنین باشد اما نیست و نباید آنچنان باشد اما هست.

برخی خیال کردند که باید رسمی نو به راه انداخت، اما برای وهمشان تفکر نکردند و ندانستند که اسلام دین تفکر است. روسیاه حسین و عزاداران حسین(ع) شدند. اما برخی دیگر نشستند تفکر کردند، گمان نکردند که عاشورا کهنه شده و باید برای نو کردنش کاری کرد چرا که می دانستند حسین(ع) زنده است تا حقیقت زنده است پس، هر هنری که نو بود را زیر سایه خیمه حسین(ع) آوردند و وسیله اش کردند برای بیان حقیقت خلقت. برخی چنان آرام گریستند که عالم گریست. برخی چنان عهد بستند که عالم نمی تواند عهدشان را بشکند. برخی بوی حسین(ع) گرفتند، برخی چادر زینب(س). عاشورا روز توبه است؛ جماعت بیایید خون خدا را ریختند، پامال کردند و حسین(ع) با تمام عزیزانش ایستاد برای ما تا فراموش نکنیم که هنوز می توان اشرف مخلوقات شد.

عاشورا روز توبه از هر چه غیر حسین بودن است. روز توبه از هر چه غیر حسین(ع) خواستن، روز بندگی، روز خدایی شدن. تشیع قبل از روز عاشورا عزای خود را آغاز می کند تا به خود متذکر شود عزا از زمانی آغاز می شود که حق را نشناسی، فریب بخوری، اشتباه انتخاب کنی، جا بمانی و آن زمان است که عاشورا دوباره، سه باره و …. هزارباره رقم خواهد خورد.

جا که بمانی مختار هم که باشی جا مانده ای هر روز عاشوراست و تو هر روز باید انتخاب کنی که در کدام جبهه ای؛ در کدام جبهه ای؟
منبع:خبرگزاری بین المللی قرآن

دیدگاهتان را بنویسید