مسافران ملکوت بیادکربلائیان کربلای 4

1392 170 120هیهات که دیگر چنین مردانی نیستند و یا اگر هم صاحب دردی از آن شب طوفانی باقی مانده، در میان جنازه های باد کرده از گناه و فروشندگان خدا گم شده اند. دوستان من! از وادی اروند سر بر آورید و به دوستان و همسنگران خود بنگرید.

Thank you for reading this post, don't forget to subscribe!Thank you for reading this post, don't forget to subscribe!

 

 

 

شهدای کازرون، سجده می کنم بر پروردگارتان برتمام بزرگیتان و اخلاصتان. سلام می کنم بر شما که ملکوت شدید. شما که عاشقانه سرود شهادت را خواندید و پا به منطقه ملکوت گذاشتید و از شط عشق و شهادت با قایقی که به دست فرشتگان الهی هدایت می شد گذشتید. شمایی که قبل از در خون غلطیدنتان کشتگانی بودید که بی خون بر خاک فرو افتادید و این کشتن زنده کردن است به دم حقیقی که دم عشق حیات است. شما که حلاج وار به سوی دار اناالحق شتافتید و در میدان وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِک الْمُقَرَّبُونَ پیشتاز بودید.

آه که این إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ در شان همه ی عاشقان آمده و ما یوسفان افتاده در چاهیم و از قافله عاشورائیان کربلای چهار جا مانده.

آن شب که زائران کبریا و مسافران ملکوت پا به شط خونین فرات گذاشتند و در ساحل آنسوی اروند به معراج رفتند، من قلبم را در کنار نیزارهای خونین اروند دفن کردم. برادرانم، دوستانم، یکی یکی از دم تیربارها و قناسه ها گذشتند. آنان که حرف زدنشان شعر بود و خاموشیشان قصیده. عملشان چون پیشانی ماهرویان سپید و چفیه لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ به دور گردنشان پیچیده بودند.

در جهنم فراق الهی دست و پا می زدند که الدنیا سجن المؤمن و به دنبال بهشت و ملاقات پروردگار بودند. معامله کنندگان با خداوند بودند و خدایشان را نفروختند. و اینک سال ها از آن زمان و از آن شب می گذرد. آن شبی که بچه های گردان فجر به جشن گلوله ها و خمپاره ها رفتند و در قربانی شدن خودشان شرکت کردند. و از آن زمان نیزارهای اروند به سوگشان نشستند. و امواج رودخانه مدیحه سرای آنها گشتند. هیهات که دیگر چنین مردانی نیستند و یا اگر هم صاحب دردی از آن شب طوفانی باقی مانده، در میان جنازه های باد کرده از گناه و فروشندگان خدا گم شده اند. دوستان من! از وادی اروند سر بر آورید و به دوستان و همسنگران خود بنگرید. راستی ما تاوان چه چیزی می پردازیم؟ تاوان از قافله عقب ماندن، یا تاوان تغافل و گناه را!

IMG 0023

 

IMG 0007 1

 

IMG 0014