متن وصیتنامه شهید:
شهدای کازرون: شهید محمد احسن در وصیتنامه اش نوشته است، سرچشمه خونین شهید ان اسلام بار دگر در راه پر فراز و نشیبش، در بستر مکتب خروشی تازه یافته است ، خروشی که یاد آور حماسه شهید و شاهدانی است که در غروب خون رنگ حیات اسلام از بعثت تا به امروز همواره نبض پر طپشش و فریاد انتقام حق بر علیه باطل بوده اند۔ آن شہید انی چون سرور شہدا حسین بن (ع) ، حبیب بن مظاهر، بریر مسلم بن عوسجه و چون تمامی شهادت پیشگانی که سعادت را در مرگ سرخ یافته بودند .
و اکنون در این زمان نیز بار دگر حسین گونه زمانمان امام خمینی نیز غریو پاک “هل من ناصرینسرنی” را از برای حفظ اسلام سرداد و جوانانی پاک از سلاله یاران پاک حسین ( ع ) ندای او را پاسخ گفتند و شهید خواهان به محراب شده اند تا نماز خون را بر پا داشتند و عاشقانه به میعادگاه معشوق شتافتند۔ ودر این زمان نیز ما می بایست تداوم بخش این خط خونین تا ظهور حضرت مهدی(عج) باشیم. و تو ای برادر و خواهری که این پیام را می شنوی بدان و آکاه باشد که عزت و شوکت و کرامت را تو هرگز در این زندگی پست، دنیا نخواهی یافت که همانا این دنیا مطاعی قلیل در برابر حیات اخروی است و شہادت روزنہ ای بزرگ به طرف این ارزش الهی وتجلی گاه سرنوشت مومنان است .
بشارت شهید به خانواده
و اما شما این خانواده عزیز و گرامی که در به ثمر رساندن مسئولیت الهی که خداوند به شما ارزانی داشته بود تمامی مصائب وسختی ها را متحمل گشتید. اکنون باید به شما بشارت بدهم که خداوند درهای بزرگترین رزقش که همانا شهادت است را بر ما امت شجاع باز کرده است و در این راه اسماعیل گونه های فراوانی را به میهمانی خود بوده است ، آری آن قامتهای رشیدی را که یادآور علی اکبر حسین (ع) است پروردگار مهربان بسوی خود فراخواند تا این چنین امت رسول الله (ص) امتی نمونه گردد . و هم اکنون نیز از صف بی شمار این مشتاقان من نیز خود را برای این سفر مهیا کرده ام شاید که خدا وند این بنده گنهکار را نیزمورد لطف و مرحمت خویش قرار دهد.
خانواده عزیز شاید شما نتونید این مسئله را بپذیرید و عواطف شما مانع آن باشد. اما بگذارید به یاد تان بیاورم آن زمان طفولیت را که شما برای من نقل می کردید که درمریضی سختی بودم و شما امیدی به من نداشتید و حتی کفن نیز برایم خریده بودید که ناگهان شما در ماه محرم با راز و نیاز از خدا خواستید که مرا به شما برگرداند و خدا نیز دعایتان را مستجاب نمود تا در زمانی چون امروز شماعاشقانه آن امانتی را که خدا به شما داد ه بود ، به او که صاحب آن امانت است بازگردانید ، پس شما نیز باید چنین کنید وهیچ حزن و اندوهی به خود راه ندهید۔چرا که اگر بر مقام و منزلت شهادت واقف باشید علاوه بر من فرزندان و چه بسا خود نیز رهرو این راه خواهید شد و من می دانم ای پدر عزیز که شما چون با قرآن آشنایی کامل دارید تمامی آیات قرآن درباب شهاد ت را می دانید ۔ دراینجا قسمتی از احادیث مربوط به این فوز عظیم را بر ایتان می گویم تا بیش از پیش این راه را باز شناسید:
خانواده عزیز: از امام محمد باقر (ع) چنین نقل شده است که شهید با اولین قطره خون پاکش تمامی گناها نش بخشیده می شود و بدون هیج سوالی و فشار قبرش به بهشت رهنمون می شود و ملائک او را سلام و تهیت خواهند گفت و همچنین امام حسین (ع) مرگ ( شهادت در راه خدا ) را همچون گردن بندی زیبا بر گردن مرد می بیند و امام زین العابدین در کلامی زیبا می فرماید: شہادت، بزرگ ترین افتخاریست است که به هر کسی ندهندش و باید بطور کلی بگویم که شهادت در مکتب ما وسيله ای از برای معراجی پاک و آسمانی است و همجینین از حدیثی که از رسول الله (ص) یا یکی از ائمه نقل شده است که شفیعان امت، من سه دسته اند، انبیاء ، علماء و شہدا که علماء از شهدا فضیلت بیشتری دارند.
اما بعد ، خانواده عزیز من در این لحظات که شما را ترک می کنم می خواهم به خاطر تمامی مشکلات و زحماتی که در طی سالها برایتان فراهم آورده ام مرا ببخشید و برایم طالب آمرزش کنید و از تمامی دوستان و آشنایانی نیز برایم آموزش بخواهید ، در برابر هر مصیبتی صبر پیشه کنید و برای پیروز ی و عظمت، اسلام و مسلمین و وجود مقدس امام خمینی دعای فراوان نمائید و هر که را که روحانیت این پیشگامان راه انبیاء و ولایت فقیه را تضعیف نماید. قسمتان می دهم به خون شهدا که آن ها را از خود برانید و با آنان رابطه بر قرار نکنید ، سخنان امام را نصب العین خود قرار داده و با قرآن و تمامی کتابهاتی که به قلم روحانیت نگاشته میشود فراوان اهمیت دهید و حمید و صمد را نیز با ماخذ و منابع اسلامی بیشتر آشنایی دهید کہ البته من کتاب هایی را برای آنها به جای گذاشته ام: در پایان از شما می خواهم که به این وصیتها عمل نمائید: خانواده عزیز من در حال حاضر ۶۰۰۰ هزار تومان در نزد خود دارم و حقوقی نیز به طور ماهیانه در سپاه که از شما می خواهم . . .٦ ھزار تومان را صرف امور جنگ زدگان کنید و پولهای ماهانه بعدی را به مقدار احتیاجتان را برداشته و بقیه را در راه خیر قرار بدهید.
بخشش تنها دارایی شهید
یک صندوق کتاب را که تنها دارایی به جا مانده ام است را به برادرم حمید خواهم داد.
خانواده عزیز از شما می خواهم که نمازهای قضا و روزه هائی را که موفق به گرفتن آنها نشدہ ام را برایم به جا بیاورید ۔ وهمچنین از شما می خواہم و اصرار می کنم که مرا در اهواز در کنار سایر برادران شهیدم به خاک بسپارید ( که در این مورد نیز بنا به قول آیت الله رضوانی این بسیار مسئله مهمی است). و همچنین از یادم نرفته از شما می خواهم که از خواهرم بسیار دلجویی کنید و او را زینب گونه و فاطمه گونه پرورش دهید و به او بسیار سر زده و مورد لطف قرار دهید.
در پایان عظمت اسلام و مسلمین و توفیق خدمت شما در راه امام زمان ( ع )
و نایب برحقش امام خمینی را از خداوند کریم مسالت دارم .
والسلام علی من اتبع الهدی
محمد احسن
۱۹/۱۲/۵۹
