گمنامِ سرافراز: روایت زندگی و شهادت سرلشکر حاج فضل‌الله نوذری

مسیرِ خدمتیِ شهیدِ نوذری در جبهه‌ها، از سِمتِ تک‌تیراندازیِ آغاز شد؛ جایی که با دقتِ بُرندهِ تیرِ خود، به دشمنِ بعثیِ وحشی، درسِ عبرتِ داد. او در این نقشِ حساس، نه تنها جانِ همرزمانِ خویش را حفظ می‌کرد، بلکه با شجاعتیِ مثال‌زدنی، به قلبِ خطوطِ دشمنِ نفوذ می‌نمود.

به گزارش شاهدان حماسه شهرستان کازرون، در دلِ تاریخ پرافتخار دفاع مقدس ایران، نام‌هایی چون ستارگان آسمانِ شب می‌درخشند؛ نامی‌هایی که نه با هیاهو و شهرت، بلکه با ایثار و گمنامی، راهِ پیروزی را هموار ساختند. یکی از این ستارگانِ خاموش، سرلشکر شهید حاج فضل‌الله نوذری بود؛ مردی که آرزویش گمنامی بود و در همین گمنامی، به مقامِ والای شهادت نائل آمد. او نه به دنبالِ عنوان و مقام، بلکه در مسیرِ دفاع از وطن، جانِ خویش را فدایِ خاکِ ایران کرد. این مقاله، روایتی است از زندگیِ این قهرمانِ بی‌ادعا، که با هر نفسش، عطرِ ایمان و شجاعتِ را برمی‌خیزاند.

گمنامِ سرافراز: روایت زندگی و شهادت سرلشکر حاج فضل‌الله نوذری

آغازِ حماسه: از جبهه‌های دفاع مقدس تا خطِ مقدمِ ایثار

حاج فضل‌الله نوذری، همچون بسیاری از فرزندانِ انقلابِ اسلامی، از نخستین روزهایِ جنگِ تحمیلیِ صدامِ جنایتکار به جبهه‌ها شتافت. سالِ ۱۳۵۹ شمسی، هنگامی که دشمنی غاصب، خاکِ مقدسِ ایران را زیرِ پایشِ چکمه‌هایِ خود لگدمال می‌کرد، نوذری با قلبی پر از عشق به وطن و ولایت، راهِ جبهه را در پیش گرفت. او که از همان ابتداِ دفاعِ مقدس، حضورِ مداوم و بی‌وقفه‌ای در خطِ مقدم داشت، هشت سالِ تمامِ جنگ را با حضورِ خستگی‌ناپذیرِ خویش، به پیروزیِ رزمندگانِ اسلامِ یاری رساند.

مسیرِ خدمتیِ شهیدِ نوذری در جبهه‌ها، از سِمتِ تک‌تیراندازیِ آغاز شد؛ جایی که با دقتِ بُرندهِ تیرِ خود، به دشمنِ بعثیِ وحشی، درسِ عبرتِ داد. او در این نقشِ حساس، نه تنها جانِ همرزمانِ خویش را حفظ می‌کرد، بلکه با شجاعتیِ مثال‌زدنی، به قلبِ خطوطِ دشمنِ نفوذ می‌نمود.

کم‌کم، با تکیه بر تجربهِ میدانی و ایمانِ راسخِ خویش، باطی مسئولیت های فرمانده دسته و گروهان به مقامِ فرماندهیِ گردانِ همیشه خط شکن ثارالله در لشکر 33 المهدی (عج) دست یافت. در این سِمت، رهبریِ نیروهایِ دلاورِ گردان را بر عهده گرفت و با استراتژی‌هایِ

هوشمندانه، عملیات‌هایِ متعددی را فرمانده ای کرد.

حاجِ فضل الله در عملیات‌هایِ بزرگِ دفاعِ مقدس، همچونِ والفجرِ ۸، کربلایِ ۴ و ۵، بیت‌المقدس و فتح‌المبین و…. حضوریِ پررنگ داشت. هر بار که صدایِ غرشِ توپ‌ها و تیربارها جبهه‌ها را پر می‌کرد، او در پیشاپیشِ رزمندگانِ بود؛ با دستانیِ پُر از گلِ رزمندگی و قلبیِ آکنده از ذکرِ خدا. این حضورِ مداوم، با زخم‌ها و جراحاتیِ فراوانِ همراهِ شد. چندینِ بار، ترکش و گلوله‌هایِ دشمنِ به جانِ او اصابت کرد و مجروحِ شد، اما هرگزِ از پایِ ننشست. زخم‌هایِ تنِ او، گواهیِ بر شجاعتِ روحِ خویشِ بود؛ زخم‌هایی که به جایِ تلخی، شیرینیِ ایثارِ را به ارمغان می‌آوردند. او می‌گفت: «شهادت، آرزویِ هر رزمنده‌ایِ است؛ گمنامیِ در راهِ خدا، بالاترینِ مقامِ.»

پس ازِ جنگ: از میدانِ نبرد تا تربیتِ فرماندهانِ آینده

با پایانِ جنگِ تحمیلیِ در سالِ ۱۳۶۷، حاجِ فضل‌اللهِ نوذری باز به میدانِ دیگریِ شتافت: بازسازیِ وطن و تربیتِ نسلِ جدیدِ مدافعانِ اسلام. او که با تجربهِ هشتِ سالِ دفاعِ مقدس، همچونِ الگوییِ زنده بود، مسئولیت‌های مهمیِ را بر عهده گرفت. یکیِ از برجسته‌ترینِ سمت‌هایِ او، معاونتِ عملیاتیِ قرارگاهِ خاتم‌الانبیاءِ (س)ِ بود؛ جایی که با دانشِ نظامیِ عمیقِ خویش، برنامه‌ریزیِ عملیات‌هایِ دفاعیِ و استراتژیکِ کشورِ را هدایتِ می‌کرد. در این مقام، نه تنها به حفظِ مرزها یاریِ رساند، بلکه با نگاهی دوراندیشانه، به تقویتِ بنیان‌هایِ نظامیِ ایرانِ اسلامیِ پرداخت.

اماِ نوذری تنها یکِ فرماندهِ میدانیِ نبود؛ او دانشمندیِ متعهدِ بود. با اخذِ مدرکِ دکترایِ خویشِ در حوزهِ علومِ و فنونِ نظامی، در دانشگاهِ  پیوست و سِمتِ استادیِ را بر عهدهِ گرفت. در کلاس‌های درسِ او، نه تنها تاکتیک‌هایِ جنگیِ آموختهِ می‌شد، بلکه روحِ ایثارِ و ولایت‌مداریِ نیزِ تربیتِ می‌گردید. صدها فرماندهِ جوان، زیرِ سایهِ تدریسِ او، به مردانیِ آمادهِ برایِ دفاعِ ازِ وطنِ تبدیلِ شدند. نوذریِ با زبانی ساده و قلبی صافِ، تجربیاتِ جبهه‌هایِ جنگِ را به شاگردانِ خویشِ منتقلِ می‌کرد و می‌گفت: «فرماندهیِ بدونِ ایمان، همچونِ شمشیریِ بدونِ دسته است؛ بی‌ثمرِ و خطرناکِ.»

گمنامیِ جاودان: شهادتِ در دفاعِ ۱۲ روزه

حاجِ فضل‌اللهِ نوذریِ هموارهِ آرزویِ گمنامیِ داشت. او که در میانِ هیاهویِ جنگ و صلح، نامیِ ازِ خویش برنمی‌داشت، در نهایت در همینِ گمنامی به شهادت رسید. در بیست و هفتمِ خرداد ماهِ ۱۴۰۴، در جریانِ دفاعِ مقدسِ ۱۲ روزه در برابرِ رژیمِ جنایتکار و کودک‌کشِ اسرائیل، اینِ سرلشکرِ دلاور بهِ آرزویِ خویشِ نائلِ آمد. با شجاعتیِ بی‌مانند، در خطِ مقدمِ نبردِ با صهیونیست‌هایِ غاصبِ، جانِ خویشِ را فداِ کرد و به مقامِ والایِ شهادت دست یافت. شهادتِ او، همچونِ خنجریِ برِ قلبِ دشمنانِ اسلامِ و ایران، نوری تابان بر راهِ آزادی‌خواهیِ و مقاومتِ شد. درِ مراسمِ تشییعِ او، رزمندگانِ و همرزمانِ خویش در شهرستان کازرون با چشمانیِ اشک‌بار، از گمنامی و ایثارِ اوِ ستایشِ می‌کردند و می‌گفتند: «اوِ رفت، اماِ راهِ مقاومتِ او ماندگارِ شدِ.»

امروزِ، نامِ سرلشکرِ حاجِ فضل‌اللهِ نوذریِ، درِ دلِ تاریخِ ایرانِ اسلامی حک شدهِ است. اوِ الگوییِ برایِ نسل‌هایِ آینده؛ مردی که با گمنامیِ خویشِ، نامِ ایران راِ سرافراز کرد. در هر بارگاهی که از شهدا یاد می‌کنیم، یادِ اوِ بُوَد: گمنامِ سرافرازِ، که در سکوتِ ایثار، فریادِ پیروزی سر داد. خداوند، روحِ پاکِ او را با اولیاءِ محشور گرداند وِ ماِ راِ درِ مسیرِ اوِ یاریِ رساند.

نادر منتظرالمهدی

برچسب ها

نظرات شما

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
محمدیاسین
محمدیاسین
1 روز قبل

روح سردار سرلشکر پاسدار شهید حاج فضل الله نوذری سردار گمنام کازرون شهیدپرور شاد.

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x