یک روز با همرزمانم کنار درسنگر نشسته بودیم که هوس کردیم با بیسیم، عراقیها را اذیت کنیم. من گوشی بیسیم را گرفتم و روی فرکانس یک عراقی که از قبل به دست آورده بودم، چند بار صدا زدم: "صفر من واحد، اسمعونی اجب"، بعد از چند بار تکرار، صدایی جواب داد: "الموت الصدام."
وضعیت قرمز در اردوگاه؛ خاطرهای طنز از یک «استوار» عراقی
مروری بر خاطرات آزادگان حماسهآفرین به ویژه خاطرات طنز و شیرین آنها نه تنها یادآور روحیه بالای آنان در برابر جنایات و وحشیگریهای بعثیون است، بلکه یادآور مبارزات آنان در شرایط سخت اسارت با دشمنی است که بویی از انسانیت نبرده بود.
اف-اربع عشر،اف-اربع عشر، یالا یالا!
فانتوم توان درگیری بااین نوع از میراژ رانداشت و خلبان عربستانی به خیال آنکه شکاری آسان را به زودی به چنگ خواهد آورد،به سمت فانتوم ایرانی تغییر مسیر داد.
عشق هوندا
علی کرمی رزمنده لشکر ویژه 25 کربلا، خاطرهای را در حوزه طنزپردازیهای جبهه، چنین اظهار میکند: برادرم محمدزمان عضو گردان یارسولالله (ص) لشکر ویژه 25 کربلا بود، همان گردان نامآشنایی که فرماندهاش حاج حسین بصیر بود، محمدزمان هم فرمانده گروهان دو این گردان بود.
حالگیری پدر
در خاطرهای دیگر از رزمندگان لشکر ویژه 25 کربلا از شوخیهای جبهه به خاطرات رحیم کابلی رزمنده گردان حمزه سیدالشهدا (ع) این لشکر میپردازیم که وی میگوید: خاطرهای که میخواهم تعریف کنم برمیگردد به اتفاقی که فرمانده گردان ما «حمزه سیدالشهدا (ع)» ـ سردار شهید صادق مکتبی ـ برای من تعریف میکرد.
صفحه1 از12